دلت بگیره از اتاق بزنی بیرون
چند دقیقه بعد بر گردی ببینی تصویر بکراند مانیتورت عوض شده
یه سیب سرخ اومده رو صفحه
این عکس
چه تعبیری میکنی؟
پ.ن: قصدم معجزه جلوه دادن این اتفاق نیست .... فقط سیب برای من معنی داره ..خیلی ..خیلی.... این تصویر سیب و اون سیبی که پشتش قایم شده خیلی آرومم کرد. همین ....
پ.ن 2: بعد از کامنت جناب خط شکن مسئول کامپوتر اداره امد اتاق.. بهش که گفتم گفت : آنتی ویروس شما کاملا به روزه و... بعد کلی حرف زدیم.آخرش تصویر رو بی اجازه من حذف کردو رفت....منم عکس قطعه شهدای گمنام بهشت زهرا رو گذاشتم .......
پ.ن 3: سیبببببببب می خواممممممممممممممم
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 8:8 صبح روز سه شنبه 90 اردیبهشت 20
برای دردهایم عشق
سیب سرخی می فرستد
سیبی از انتهای افق نینوا
کاش ........
پ.ن: موقع پایین آمدن از کوه ، زمین خورده ام .........سرم شکسته .........غلت که می خورم در خواب ....از شدت درد از خواب بیدار می شوم .....بیدار که می شوم چشمهایم پر از اشک می شوند....نه از درد زخم ها......از یاد درد پهلو......که چگونه شبها پهلو به پهلو می شدی با آن درد........تازه سعی می کردی علی(ع) و بچه ها هم نفهمند......وای مادر.....
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 12:55 عصر روز یکشنبه 90 اردیبهشت 18
آی آب زنید راه را
رسید بدن بی سر مردی که عاشق مادر حسین (ع) است
آب زنید راه را
رسیده از راه
مردی که صدای گامهایش از ورای 27 تا 365 روز
هوای مرده ی شهر را
بوی بهار آورده
آب زنید راه را
آمده عبد الحسین(ع) نه عبد الزهرا(س)
آب زنید راه را........................
هر که تشنه است .جام خواهشش را بیاورد
پ.ن: آیات القرمزی و دعا برای فرج حضرت منتقم(ع) فراموش نشود لطفا
پ.ن: یا زهرا(س)........همین
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 9:15 صبح روز دوشنبه 90 اردیبهشت 5
سلام
می دانم که فارسی بلدی
گفته اند که مردم بحرین فارسی بلدند.
آخر بحرین تا کمتر از نیم قرن پیش استانی از استان های ایران بوده
می نویسم تا شاید روزی گذارت بیافتد به اینجا و بخوانی
چند روز است که به خاطرت غصه دارم
برای سلامتی ات نذر کرده ام
برای التیام زخم های روح و جانت
نذر کرده ام که جمعه ی موعود را خدا جلو بیاندازد
به خاطر تو
و درد های پهلویت
که میراث درد پهلوی زهراست
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 8:34 صبح روز یکشنبه 90 اردیبهشت 4
آقای آدینه ها
آیات القرمزی
سرخترین سروده اش را
در زیر لگد های سگان وحشی آل سعود و خادمان شیطان
به یاد سرخترین سروده ی مادر هستی پشت در
سرود
و نفرین بر فرزندان قنفذ
نفرین
نفرین بر سگان آل سعود
آقای آدینه ها این سرخترین سروده
صله می خواهد
صله ی ظهور
آیات آلقرمزی را دریاب
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 11:36 صبح روز جمعه 90 اردیبهشت 2
به نام خدای که اراده کرده است مظلومان را وارثان زمین گرداند
آقای آدینه ها
آدینه ای دیگر است
و بحرین کوچه های بنی هاشم
اگر آن روز جرات کردند پهلوی مادرت را بشکتند
و بازویش را کبود کنند
به جرم دفاع از علی(ع)
امروز آیات القرمزی
به جرم شیعه همان علی بودن
و تنها به جرم شیعه بودن
لگد مال سگان آل سعود
تو را به خدا
کار از دعا کردن ما گذشته
خودت برای ظهور خودت امن یجیبی بخوان لطفا
پ . ن : اینجا را بخوانیدhttp://24tir.ir
وhttp://www.scalpel.blogfa.com
وhttp://shia-online.ir
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 11:27 صبح روز جمعه 90 اردیبهشت 2
به یاد مجاهدعراقی شهید زیاره ضامن که یک گوشه ناپیدای بهشت امام رئوف غریبانه نجواگر امام رضا(ع)ست
گاهی اجازه بده
تو را
مثل یک غزل زیبا
مدام زمزمه کنم
همین
پ.ن : وقتی به جای دلت،توی گوگل و یاهو دنبال یک شهید بگردی.همین می شود دیگر و حقت است...
هر کلمه ای را توی هر مرور گری نمی شود سرچ کرد...مرور گر بعضی کلمه ها فقط دل آدم هاست
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 7:42 صبح روز سه شنبه 90 فروردین 30
شاید همین امروز
او بیاید
و با خیلی از شهیدان
آهنگ فتح کند
تمام مرزهای خسته ی جهان را
از بحرین گرفته تا عربستان و تا لیبی و تا مصر و تا فلسطین
آخخخخخخخ که آن روز
آوینی
آخرین قسمت روایت فتح را
با ان صدای آسمانی اش
چه زیبا گزارش خواهد کرد
پ. ن. بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم کل لولیک حجه ابن الحسن. صلواتک علیه و علی آبائه ی فی هذه ساعته و فی کل الساعه ولیا و حافظاو قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه عرضک صوعا و تمتعک فیها طویلا برحمکتک یا الرحمه الراحمین.......الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 7:8 صبح روز جمعه 90 فروردین 26
تشنه و خسته راه می افتم
جلو مغازه ای توقف می کنم
نوشیدنی های خنک چشمک می زنند
به محصولات عربستان نگاه می کنم
رانییییییییییییی
یاد یتیمان شیعه بحرینی و.....
منصرف می شوم
به راهم ادامه میدهم
بی خیال تشنگی
چه قدر سیرابم از ادب تو یا حضرت عباس(ع)
پ.ن: دلم می خواست تا خبر تازه و خوبی از زهرا به روز نکنم... الحمد لله حالش خوبه.. از بیمارستان مرخص شده....ممنون از دعا های تمام دوستان
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 7:36 عصر روز پنج شنبه 90 فروردین 25
زهرای عزیزم
دختر صبورم و سنگ صبور خانه
هنوز صدایت در گوشم است و درد دلهایت در هفته گذشته
می دانم هنوز داغ بابا را مز مزه می کنی
یک وقت هوس نکنی رقیه بابا بشی
پ.ن: با بغض و اشک و آهو با حسرت اینکه با همه اشتیاقم امروز نتونستم بیام بیمارستان
اینجا رو هم بخونید
http://www.one-abd.blogfa.com/
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 4:10 عصر روز سه شنبه 90 فروردین 23