زنگ زدم ستاد شاهد دانشگاه یزد برای پیگیری کار یکی از بچه ها
طرف گوشی رو برداشت با لهجه ی خوشگل یزدی گفت: بفرمایید
گفتم :.... هستم از دانشگاه مشهد
پرسید کجا؟ بعد بغض کرد.مکث کرد. شاید هم......
کارم که تمام شد گفت : من سید رضوی ام به جدم بگید : بی بی فاطمه دلش تنگ شده
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 12:28 عصر روز دوشنبه 91 فروردین 28