زیاد اهل پیامک بازی نیستم. مگر چی بشه و به کی بخوام پیامک بدم و....
به هو یادت می افتم که الان تو شهر غریبی و .... نگرانت میشم و هزار تا سوال...
گوشی رو بر میدارم و پیامک میدم: سلام. خوبی؟ اوضاع رو به راهه؟؟؟؟؟؟
بعد تا پاسی از شب به این فکر میکنم که اول تو پیامکم رو می خونی یا بابای شهیدت
پ.ن یواشکی: کاش بابای غریبت تو جلسه فردا هوای دل نازک منو داشته باشه. همین
پ.ن 2: ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا. بل احیاء عند ربهم یرزقون. همین
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 9:23 صبح روز یکشنبه 90 مرداد 2