کاش از ان آتش سوزنذه که نامش عشق است
اذری در دل سر گشته ما هم می جست
دستت را کجا به علمدار سپرده ای سردار؟؟؟؟؟؟؟؟
لختی بخند.. لبخند تو زیباست. حاجی آن لبخند زیبای تو برای ما که سالهاست تشنه ایم، از هر آبی گواراتر است. بخند حاجی. بخند تشنه ایم ما. بخند تا تقدیر ما رنگ باران بگیرد
پ.ن: عکس ها را از وبلاگ خاطرات متعلق به صاحب آستین خالی (همکار محترم جناب آقای قربانی) برداشته ام.
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 7:29 صبح روز یکشنبه 89 اسفند 8