با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+خوبم
دروغي است
که اين روزها خيلي ها در جواب چه طوري مي گويند.
من اما
فقط مي گويم : الحمدلله
که هم دروغ نگفته باشم
و هم شکر کرده باشم خداي روزهاي سخت را
+امروز دومين روز از چله ي مادرانه
با مادران شهدا تا روزمادر
امروز مادر شهيد محمد سخندان(مدافع حرم)و مادر شهيد؟حاج احمدمتوسليان
مادر حاج احمد را سرچ کردم
بعدنماز صبح
گريستم و تنها نَمي از دستم برآمد
بر آتش تمام اين سالهاي فراغ
مادر احمد...
اين مادر احمد که ميگويم
قصه اصلا يک جور ديگر ميشود
که فقط من مي دانم و خدا
خدايا به حق چشمهاي منتظر مادر احمد
به چشمهاي منتظر مادر مهدي عليه السلام
خدايا...
+خواب مادرش را ديدم
خرمان خرامان مي رفت از کنار مزرعه اي که شايد گندم بود
و محمد پشت سرش بود
و من صورتشان را نمي ديدم
اما حسشان مي ردم در خواب
بيدار شدم و تا 40 شمردم
شد روز مادر
مدتها بود چله ها را تعطيل کرده بودم
دوباره چله اي شروع شد.
از امروز تا روز مادر
به ياد 40 مادر شهيد
که اولين مادر
مادر محمد بود که خوابش را ديدم بودم ديشب
مادر شهيد محمد مقصودلو راد
+يک جوان 25 ساله ورزشکار
ديروز موقع برگشتن از باشگاه تصادف کرده در سرخس
و بعد منتقل شده به بيمارستان امدادي مشهد
و تلاش پزشکان......
هويتش هنوز معلوم نيست
اين ها را خواهرم گفت که پرستار بيمارستان امدادي است
و من گريه کردم
براي مادري که هرگز نديدمش
براي جواني که مي توانست اميد خانواده اي باشد
و براي چشمهايي که بر در است
شايد هنوز هم.....
+چهار تاکادوي تولد( دو تا خواهر زاده بهمني ) يک خواهر هم آخر دي و تولد يک دوست نازنين
دو تا خواهر پرستار
اين ماه حسابي پياده شديم.
کيک روزت مبارک براشون سورپرايز بود واقعا...
اضافه وزن را هم که .....
تا باشه از اين پياده شدن ها
فرمودن: تهادو تحبوا.... به هم هديه بدهيد تا محبتتان زياد شود
+بلد است چه کار کند و چه طوردل ببرد
تا پدر مي گويد : دختر من کي بود؟
فوري دستهايش را محکم به شکمش مي کوبد و با خنده مرموزانه اي مي گويد من من
تا بابايش از راه ميرسد
پاچه ي شلوارش را کنار ميزند تا پايش را بخواراند
تا....
دختر است ديگر
بلد است چه کار کند تا از همه دل ببرد
تا داداش از راه مي رسيد
با خنده ميگويد: دايييييييييييي
دختر است ديگر
کاش همه دخترها در خانه به نهايت دلبري برسند
تا در کوچه...
+خيلي وقت است با خودم مهرباني نکرده ام
يک عالمه چيز لازم دارم و هنوز هيچ کدام را نخريدم
براي خودم هديه ام نخريده ام
با خودم تنهايي بيرون نرفته ام
به ضريح حضرت مهرباني ها خيره نشده ام اگر چه هفته اي يک دو بار حد اقل حرم مي روم
خيلي وقت است
خودم به مهرباني نياز دارد
و من با خودم مهرباني نکرده ام
مني که شغلم مهرباني است
مهرباني با ديگران....
چشم. سه شنبه ها و 5 شنبه ها در حرم کار مي کنم. البته ديروز نرفتم اما فردا که رفتم انشالله نايب الزياره و دعا گو هستم. ميزم را طوري گذاشته ام که رو به حضرت باشد. از طبقه دوم به گنبد نزديک است و حس قشنگي دارد. جاي شما خالي - عشقستان اسماعيل
+خدايا
باران که بگيرد
دستهايم را به سوي آسمان دراز خواهم کرد
و بسيار دعاهاي مدفون شده در جانم را
به سوي مهربانيت رها خواهم کرد
گفته اند
باران نام ديگر اجابت است
خدايا من باران را منتظرم
خودت مي داني که باران
بايد ببارد
+صبح که از راه رسيدم عکسش را زده بودند رو به روي اتاقم
يک عکس تمام قد که دستهايش را به کمرش زده
و زل زده توي چشم آدم
درست رو به روي ميزکار
در را که باز مي کنم
چشم توي چشم مي شويم با هم
با شهيدي که اسمش ابوالفضل است
و همين اسمش داغ دلم را تازه مي کند.....
+و اذا البحار....
وقتي که دريا...
باورش سخت است دريا نامهربان باشد
باورش سخت است دريا آتش بگيرد
آي دريا
بعد از اين نيز بارها
آتش خواهي گرفت
هر گاه صداي ضجه دختري
به خاطر دلتنگي براي بابا بلند شود
بعد از اين
با ما مهربان تر باش دريا
ما مردمي با دستهاي گشاده و سخاوتمنديم
ما مردمي زحمتکش و صبوريم
ما را بشناس و با ما مهربان تر باش دريا.....
با بغضي نشسته در گلو براي دختران پدر از دست داده در دريا... همه دختراني که پدرانشان را دريا بلعيده است. از دختران شهداي غواص گرفته تا دختران صيادان شمالي تا دختران راکبان سانچي.... - عشقستان اسماعيل
خيلي عالي بود .... اگر چه خيلي تلخ ... :'( - هما بانو
+کنجکاوم بدانم اين شهيد حججي
چه حالي به خدا داده
که خدا اين طوري جوابشو داره مي ده
اسارت اون جور
شهادت اون جور
استقامت خانواده اين جور
برگشتن تو محرم اين جور(اين همهم روز نگهش داشته تا عدل روزهاي دهه اول محرم برسه )
وداع با امام رضا عليه السلام و...
تشيع آن جور....
کنجکاوم بدانم
اين حاصل دعاي کدام فقير در اردوي جهادي بوده...
+مردي از قافله خون
بي سر
اربا اربا
داره مياد براي تشکر از امام مهرباني ها
که تا قافله عشق و خون
ضمانتش کرد
دلم تو سينه نيست تا عصر
براي زيارت آهوي قرن 21 امام رضا
{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} زنده باشي آبجي جون .. خدا خيرت بده عزيز .@};- .ان شا الله يه روز قسمت بشه بيام مشهد هم پابوس آقا و هم شما رو هم از نزديک زيارت کنم:) - هما بانو