پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
عشقستان اسماعيل
عشقستان اسماعيل ،درد ...
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
عشقستان اسماعيل
عشقستان اسماعيل ،درد ...استان خراسان رضوي / مشهد
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در فروردين 1404
1 - در انتظار آفتاب
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+
نيامدي و مادر بزرگ مُرد
و همه اَينَ الحسن ها و اين الحسين هايش را با خودش به گور برد
مي ترسم
من هم بميرم
قبل از اينکه بيايي
اللهم عجل لوليک الفرج@};- - انديشه نگار
@};- اللهم عجل لوليک الفرج @};- - رايحه ي انتظار
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} {a h=mobarez10}مبارز..{/a} {a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار.مطهره{/a} الهي آمين بحق الحسين عليه السلام - عشقستان اسماعيل
+
خريد كردم
ميخواهم از مغازه بيايم بيرون
صاحب مغازه ميپرسد جعبه را بگذارم داخل نايلون؟
ميگويم: نه دستم ميگيرم. سنگين نيست
آن ديگري بر ميخيزد
و جعبه را داخل نايلون با وسواس تحسين برانگيزي جاساز ميكند
مي گويد: اين طوري راحتتر ... چادري چون هستيد
به چادرم دست ميكشم
دوست دارم تا دنيا دنياست ببوسمش و بويش كنم
بوي حضرت مادر سلام الله عليها را مي دهد
حرمت هر کس دست خودش است. قبول داريد؟ - عشقستان اسماعيل
احسنت به شما :) @};- - هما بانو
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} احسنت هم به ادب و تربيت صاحب مغازه - عشقستان اسماعيل
{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} بله قبول دارم - انديشه نگار
+
خوابيد کنار در در محل عبور
گفتم: پامو بزارم روت ....
گفت: بعد ديگه بچه ندالي بهس محبت کني
ميگن دهه 90 گود زيلا هستن نگوييد نه
اين تازه دو سالش هم نشده... 21 ماهشه
به مامانش گفته : تو مست و ملنگي... بابا هم مست و ملنگ... کفتن خب تو چي هستي... گفته: من ؟ خانم نازي.....بعضي وقتها هم ميگه من ملوسم.... ميگم مگه تو پيشي هستي.... ميگه پيشي نه گلبه - عشقستان اسماعيل
يعني امروز بعد اداره حرم شيفت بودم نمي دوني با چه وازارياتي اومدم خونه يه لحظه ببينمش بعد برم حرم....تارسيدم رفت سراغ کيفم و دل و روده کيفم رو ريخت بيرون و دادم رو درآورد - عشقستان اسماعيل
+
چادر نماز فلفلي سرش کرده و ميگه:
بلم بببينم باز يافت اومده( اداي مامانم را در مي آورد)
بچه ها به همين سادگي آني مي شوند که ما هستيم
نه آن چيزي که ارزو داريم يا مي خواهيم که بشوند
:) - هما بانو
{a h=mobarez10}مبارز..{/a} خيلي ها فکر مي کنند اگر خودشان اهل نيکي ها نباشند مي تواند بچه هايشان را با دعوت اهل نيکي ها کنند غافل از اينکه بچه ها آيينه ما مي شوند. - عشقستان اسماعيل
+
يا الله يا محمدُ
يا علي يا فاطمهُ و بَنيها
يا صاحِبَ الزَّمان ادرِکني
يا فارِس َالحِجاز اَدرِکني
يا ابا صالِح َالمَهدي اَدرکني وَ لا تُهلِکني
اين دعاي مخصوص توسل به حضرتش است از قول خودش - عشقستان اسماعيل
{a h=mobarez10}مبارز..{/a} من از يک منبري شنيدم گفتند مرا اينطور بخوانيد - عشقستان اسماعيل
+
يادتان هست؟
آن مرد در باران خواهد آمد
امروز هوا ابريست
خدا کند باران ببارد
{a h=mobarez10}مبارز..{/a} و عجل فرجهم ... ديشب در موردشان با يک استاد حوزه چت مي کردم.. هي گفت و گفت... آخرش کفتم : من اين حرفها را نمي فهمم. خودش را مي خواهم... خودش را - عشقستان اسماعيل
{a h=mobarez10}مبارز..{/a} منم همين حس را دارم ولي دليل نمي شود با همين حس هم او را نخواهم.....يک بار گفتم وقتي تو بيايي در يک دستت شمشير و در دست ديگرت يک دسته گل ياس ... نصيب من نمي دانم از کدام دست تو خواهد بود... مهم هم نيست... تو بيا حتي اکر.... - عشقستان اسماعيل
من دلم يک جضور خاکي و معمولي هم مي خواهد از ايشان... هزار تا کار دارم که ..... - عشقستان اسماعيل
+
الهي عاشقم عاشق ترم کن
عنايت بر من و چشم ترم کن
بسوزان از غمش خاکسترم کن
که من ديوانه ي يک يا حسينم
+
صدازد
حسييييييييييييييينننننننننننن
و من
ناخود آگاه دنبال دلم راه افتادم
که با شنيدن اين کلمه
رفت بين الحرمين
+
خداياعاقبت دلم را ختم به خير کن
ختم به حسين ابن علي عليه السلام
عاقلت دلم را و دوستانم را - عشقستان اسماعيل
الهي آمين - .: ام فاطمه :.
الهي آمين... - رايحه ي انتظار
+
فندقي عاشق کتاب خواندن
عجيب يک بچه 20 ماهه تا اين حد عاشق کتاب
کتاب را به هر چيزي ترجيح مي دهد حتي اسباب بازي
از راه که مي رسم مي پرسد: تو کيفت چي دالي؟
واي به روزي که بگويم کتاب جديد
ذوق و جيغ ودر سيم ثانيه دل و روده کيف را بيرون ريختنش ديدنيست
بچه خواهر ديگر آمده بود. بهش گفت : بيا بلات کتاب بخونم. فکر کرد اون آرام مي نشيند تا خانم کتاب بخواند. تا ريحانه امد سراغ کتابهاش همه را جمع کرد زد زير بغلش و برد خانه شان - عشقستان اسماعيل
چقدر خوب...که عاشق کتابه..:) - غزل صداقت
+
قرار شده منزل را عوض کند
يکي پرسيد مي خواهيد برويد خونه جديد
فندقي گفته: نه مامان و بابام ميلن خونه جديد
من ميلم خونه ماماني(يعني خونه ما)
به همسر خواهر ديگرم(شوهر خاله اش ) که آمده بود عيادت مادر گفته: بيا بلات کتاب خونم. به من توجه کن بلات بخونم - عشقستان اسماعيل
:) - هما بانو
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} @};- - عشقستان اسماعيل
▌► | ► | ◄