پيام

عشقستان اسماعيل
98/5/11

+ در گير و دار استعفا از کارم در حرم هستم از يک طرف دلم نمي ايد از يک طرف خيلي کار انرژي بري است و از پا افتاده ام امروز آخرين گزارش هايم را دارم تکميل مي کنم که بعدش بروم صحبت کنم 12 تا بوده از صبح علي الطلوع پاي سيستمم 5 تاي ديگه هنوز مونده

در انتظار آفتاب 98/6/12

{a h=goldenrose}دهکده موسيقي{/a} قربانت.اگر چه هم خسته ام هم غمگين

سلام حيفيتون نمياد؟:(

{a h=3123321}2براي تو{/a} چرا حيفم مياد براي همين هم حالم بد هست ولي خوب خيلي انرژي مي گيرد. کار بسيار دشواري است.

http://smaeil59.parsiblog.com/Old/Feeds/ خب مسووليت سبک تري رو برداريد...

{a h=3123321}2براي تو{/a} خب نميشه چون کار تخصصي هست و خاص

خدا قوت .....@};-

سلام بانو جون پدر هنوز بهتر نشدن؟ خدا و امام رضا عليه السلام کمکتون کنن انشاالله مشکلاتتون برطرف شه@};-@};-@};-

{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار{/a} سلام. ضعيف و رنجور شدن... فعلا چند روزي رفتن شمال منزل داداش تا اقوام عيادتي بکنن ازشون .... ضمن اينکه حال مامانم بهتر بشه... مامانم به خاطر مراقبت از ايشون افت مثانه پيدا کرده .....فعلا درگير مامانم

{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} انشاالله هرچي که صلاحه پيش بياد@};- خدا بهتون صبر بده@};- @};- @};-

{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار{/a} از لطف و احوالپرسي تون ممنونم

{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} وظيفه بود بانو جون کاري از دستم بر نمياد جز دعا... @};- @};-

{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار{/a} همين موثر ترين چيز است

{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} قربونتون@};-

حالا که پام شکسته و از شيفت در حرم محروم شدم به غلط کردن افتادم

پاتون چطوره بانو ...

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} سلام تو گچ تا 22 شهريور.ديروز حرم جلسه بود بعد دوهفته به مکافات رفتم حرم.ياد دوستان بودم

{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} آخي ...ممنون از اينکه در هر شرايطي ياد ما هستيد @};-

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} وظيفه است.

حيف...

رايحه ي انتظار