شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ امروز حال دلم خوب نبود
پيام دادم به ريس که مي خواهم در خانه بمانم
قبول کرد
دمي بعد مادر فندق بانو زنگ زد کجايي؟
و ...
دو ساعت بعد آمدند دو تايي
فندق بانو: خاله چه گلاي قشنگي داري
من: هر کدوم رو ميخواي بردار ببر- مال خودت
اون: يکي هم براي بابام بده(خودش هم دست گذاشت روي يک گل خاص)
من: باشه اونم ببر براي بابات
اون:مامانم چي ....
دم رفتن هم ورداشته ميگه: خاله براي عمه ام گل ندادي
يعني ادم چي بگه
Nikou
هيچي نگو نفت بريز فندک بزن
خوشم مياد از بچه هايي که تنها خور نيستند. با اون يکي خواهرم و بچه اش بيرون بوديم گفتم بريم بستني بخوريم. تا بستني رو گذاشتن جلوش گفت: بابا نيست- اميرحسين (داداشش) نيست...خلاصه کوفتمون کرد
@دهکده موسيقي فک فاميل باباتون
@Nikou گناه داره بچه...گلا که بيشتر .... دوباره مي رم نمايشگاه گل 10 تا مي خرم کاري نداره....يکي از همکارها مي گه جالبه تو اين طور راحت از گلدان هات مي گذري معمولا کسي که گل داره اين طوري نيست... مي گم خوبي گل به رشد دوباره اش است. باز مي کارم کاري نداره نکته من به خاطر گل نبودو به خاطر اون عمه ي اخرش بود
اي جااااااااااااااااان چقدر شيرين عزيزم
Nikou
@عشقستان اسماعيل چه دلي داريناااا..
@هما بانو بچه ها هر کدام آيت روشني از مهر پروردگارند و لي اين يکي بيشتر... البته دختر خاله اش هم که زبان در آورده داره کم کم شيرين ميشه ولي فندق بانو يه چيز ديگه است...آفاق را گرديده ام مهر بتان مرزيده ام/ بسيار خوبان ديده ام اما تو چيزي ديگري(سعدي)
@Nikou واسه گلا؟ لذتي داره بخشيدنش که نگو
@دهکده موسيقي
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top