با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+يعني فقط يک جمله شيرين با زبان ناز دوساله مي تواند آدم را علي رغم هزارجور کار در يک فرصت کوتاه از اين طرف شهر تا آن طرف شهر بکشاند پ.ن: زنگ زدم به خواهر کار داشتم فندقي: خونه ماماني هستي؟ من : نه خونه خودمم اون: همون جا باس الان لباس ميپوسم حاضل مي سم ميام خونه ي تو من: ديگه طاقت از کف داده و نيم ساعت بعد خونه اونا بودم
+رفته توي محوطه خانه سازماني براي بازي يک بچه دو سال بزرگتر از خودش رو زده و... بچه به باباي فندقي: با سيخ زد به اينجام باباي فندقي : دخترم چرا زديش خوب فندقي : پدل و مادلس نبودن -زدمس- اگل پدل و مادلس باسن نبايد بزني بسه ملدم(پدر و مادرش نبودن زدمش...) پ.ن: معلوم شد چراهر وقت پدر و مادرش ميخوان برن بيرون داد ميزنه: دل و ديوالو گلفتم نميزالم بلين(در و ديوار و گرفتم نمي زارم برين
نمي دانم اين استدلال فندق بانو از کجا آمده . مدتي بود در پي اين بوديم که چرا بدون پدر و مادرش احساس امنيت نداره و سرکار رفتن آنها اينقدر به هم مي ريزه بچه رو.... - عشقستان اسماعيل
اين احساس تنهايي نميکنه...احساس خطر ميکنه و عدم امنيت البته هنوز بررسي نکردم که اين حس از کجا مياد - عشقستان اسماعيل
هدف من از طرح اين مسايل کمک به مخاطباني است که فرزنداني در اين سن و سال دارند.حرف زدن با کودک حتي اگر هنوز به ظاهر نتواند پاسخ ما را بدهد به او کمک بزرگي مي کند. - عشقستان اسماعيل
+غزل صداقت+هما بانو ممنونم. ديشب به زن عموم زنگ زدم صحبت روز معلم شد ميگه : آخ آخ يادم رفت بهت زنگ بزنم. راستش ما مونديم تو بالاخره چه کاره اي ... خودمم موندم والا.... اينم شده حکايت تولدم - عشقستان اسماعيل
+بهار بهترين فرصت فكر كردن است گاهي در بهار با خودمان در حوالي شكوفه ها قدم بزنيم
+يک 48 ساعت يا کمي بيشتر رفتيم گلستان براي دلجويي اقوام و احوالپرسي جنگل واي جنگل و درختان تنومندي که از ريشه در آمده بودند خيلي ترسناک بود. ترسناگ تر از هر منظره اي از جنگل گلستان عملا چيزي باقي نمانده تنک و خالي شده کوه ها هم ديگر جنگلي در دل خود ندارند همه زمين کشاورزي شده اند شايد يکي از دلايل سيل هم همين باشد يعني از ماست که برماست نصف جنگل هاي کودکي من ديگر نبود دلم هواي جنگل دارد.....
+صبح امروز درمترو خانم جواني پايش را دراز کرده بود روي صندلي رو به رويي بدون کفش در آوردن کفش در يک مکان عمومي رفتار زننده اي است و درازکردن پا به آن شکل... تا اينجايش درد نداشت از اينجا به بعدش درد داشت در همان وضع داشت سوره ياسين را تلاوت مي کرد چنين آدم بي ادبي به راستي از قران چه مي فهمد ؟
و من تمام مدت فکر ميکردم
اگر يک نوجواني که تو با هزار دليل ميخواهي او را به سمت
رفتار پسنديده سفارش شده در قران هدايت کني با ديدن اين منظره چه حالي مي شوود و.... - عشقستان اسماعيل
+بغلش کردم ميگم: دختر کي هستي تو؟ فندقي با ذوق ميگه : دخل تو ميگم : پس بريم خونه من؟ ميگه: آله- و بعد دويده سمت حياط کفش پوشيده ميگه: خالللللللللله بياااااا مامانش لباس تنش کرده تا برن خونه خودشون با بغض ميگه : ولي من مي خوام بلم خونه خاله.... پ.ن: بچه ها خيلي زود باورند.چون خودشان با صداقت کامل حرف مي زنند و زندگي مي کنند يادمان باشد در سخن گفتن به آنها محتاط باشيم....
+فندقي همه ي عيدي هاشو امانت داده دست خاله هدي تا بعد از عيد با هم تشريف ببرند پرديس کتاب و همه را کتاب بخرند يعني الان سرانه مطالعه ايران با همين فسقل بچه روزي فلان قدر رفت بالا جور همه مون رو ميکشه ... بععععععععله
+به فندقي عيدي دادم هاج و واج نگاهم کرد و هنوز دلخور بود که چرا براش بستني نخريدم موقع آمدن به خانه انگار برايش شده ام خوراکي خوسمزه تصورات قالب بچه ها سخت مي شود شکست
+شهر محل تولد من رفته زير آب حالا از اين به بعد به جاي گنبدکاووس بگم متولد کجام؟ زنگ زدم زن عمو ميگه زار وزندگي ام همه گِل و خيس شد خاله زنگ زده مي گه: چند روز تو خونه زنداني و گرفتاريم از طوفان و باران نمي توانيم از خانه بيرون بريم آن وقت استاندار گلستان.....
+تنها جرم علي اصغر اين بود که به زودي به سن علي اکبر مي رسيد يا نه به سن عمو عباسش تولد باب الحوائج حسيني و امضاي طومار کربلا مبارک باد خدايا دستهاي خالي ما را به دستهاي پر و حيدري غنچه خوشبوي زهرايي باغ امام حسين عليه السلام گره بزن آمين يا رب العاليمن
+يکي از دانشجو ها سر و کارش افتاده به کميته انضباطي و پليس فتي و .... در خواست کمک کرده هر چي مي پرسم چي شده جواب سر بالا مي ده و نصفه و نيمه و .... بماند خلاصه امروز دوباره زنگ زده و گريه و ... من دلم نمي خواسته کسي بفهمه غافل از اينکه حرفي که زدي و فعلي که انجامش دادي خودش مستقل از تو منتشر ميشه قبل از اينها بايد مي خواستي الان چيزي به خواست تو نيست...
کاش هر کاري مي خواهيم بکنيم ولو به تفريح و سر گرمي و هر حرفي مي خواهيم بزنيم ولو به شوخي/يک لحظه فقط يک لحظه به عاقبتش فکر کنيم.... - عشقستان اسماعيل
ديروز يک غلطي کردم. امروز علي رغم برنامه ريزي قبلي و جلسه و شيفت و اينها.. امام رضا عليه السلام مرا نطلبيدن...نشستم در خانه و حسرت اينکه الان بايد حرم مي بودم اگر.... - عشقستان اسماعيل