با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+چه قدر دلم بهار مي خواهد
بهار با بوي بهار نارنج
چه قدر دلم بهار مي خواهد
بهار با عطر ياس هاي ....
و من
چه قدر دلم براي
کوچه هاي کودکيم
تنگ شده
براي سردي آب چشمه
براي استواري و نستوهي کوه
براي باران
براي البرز
براي صيد بچه غورباغه از توي رودخانه سر کوچه
براي آش با سبزي هاي جنگلي
براي وليک
براي کنس
براي جنگل
براي درخت
و براي عصر يک روز تعطيل
پر از بيخيالي در جنگل
آدم ها در موقع خاصي دلشان کودکي شان را مي خواهد. و من الان در ان مواقع خاص هستم :( - عشقستان اسماعيل
+در داستان ضامن آهو
شايد ديگران دلشان بخواهد جاي آهو خانم باشند
اما من
دلم مي خواهد جاي صياد باشم
مهرباني امام رضا عليه السلام را
يك جور ديگري صيد كنم
يعني
وقتي شناختمش
حاصل مدتها زحمتم را
همه ي آرزو هايم را
همه ي دلخوشي هايم را
يك جا آزاد كنم و به پايش بريزم
حافظ گفته است" آن همه ناز و تنعم كه خزان مي فرمود/عاقبت در قدم باد بهار آخر شد"
دلم مي خواهد جاي شكار چي باشم
و او بهار من باشد
+چند سال پيش روزتولد امام رضا عليه السلام آماده شده بودم بروم حرم
دقيقا روز 8/8/88 بود.
با خودم گفتم زنگي به صاحب خانه ام در تهران بزنم و بگويم نايب الزياره
پير زن خوشحال خواهد شد.
شماره را گرفتم. صداي نا آشنايي پاسخ داد...
عجيب بود اشتباه گرفته بودم. شماره ثبت شده را در گوشي ام
زني كه پشت خط بود دلش را داد تا ببرم حرم
رسيدم حرم
به دوستم پيام دادم:حرم يادتم
تلفنم زنگ خورد
شماره دوستم بود
باز هم..
+سالها پيش دانش آموز پسري داشتم خيلي اکتيو بود
به قول امروزي ها بيش فعال بود(بيش فعالي يک عارضه است نه افتخار: قابل توجه بعضي مامان ها)
خلاصه علي يک روز توي انشايش نوشته بود: من بچه خوبي هستم
فقط خواهرهايم صبرشان کم است
من هم يک روز بزرگ خواهم شد
و حالا بزرگ شده ماشاءالله لا حول ولا قوه الا بلله
دانشجوي دکتراي فيزک شريف است و خودش يک پسر دارد.
دلم براي ديدن آسيد مجتبي پسر علي عجيب پر ميزند
+چند صباي ديگر
تو را مي برند
آرام آرام
در ميان دست افشاني و پاي کوبي مسلمانان
به خانه علي
و پدر چون باغباني
که لطيف ترين گل عالم را به او سپرده باشند
دورت مي گردد
دورت مي گردد
دورت مي گردد
اما
آههههههههههههه مادررررررررررررررررر
اين باد ناموافق از کجا پيچيد
در خانه علي....
+دلم مي خواهد يک نفر را يواشکي دوست داشته باشم
يواشکي نگاهش کنم
يواشکي دعايش کنم
يواشکي ....
و او هيچ چيز نفهمد و نداند
بعد نيمه شب با خدا فرياد بزنم
يواشکي هاي مرا مي بيني؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد خدا بگويد : البته که ميبينم
و بعد خدا يواشکي در گوش او بگويد:
.....
+نو جوان که بودم دختري را مي شناختم
خيلي شاد و اميدوار بود.
يک دقيقه يک جا بند نميشد.
از درخت بالا مي رفت.
توي رود خانه به جاي ماهي نوزاد غورباقه صيد مي کرد.
ازانعکاس فرياد خودش توي کوه خوشش مي آمد .
دلم برايش تنگ شده.
خيلي وقت است به آيينه که نگاه مي کنم او را نمي بينم....
+آقاي رضايي رو به بهانه اسمش فرستاديم بره شيريني بخره
پارسالا هم از رضا پسر خاله ام يك شيرين اساسي گرفتيم
شما هم يك شيريني مهمان ما باشيد
شيريني زيارت
كه عصر از اداره كه رفتيم حرم
از نيابت تك تم شما انجام بديم
خوبه؟