پيام
+
پدرم ديروز با يه حال خاصي مي گفت: پيروزي نزديك(منظورش ظهور بود). اگر من نبودم(به خاطر سنشون) شما سلام منو به حضرت برسونيد. بعدش خواهرم گفت: چه قندي توي دلم آب شد
عشقستان اسماعيل
93/11/26
سنگ صبور
ايشالا که خدا عمر طولاني به پدرتون عنايت کنه....ايشون روي چه استدلالي اين حرفو زدن؟؟ به هر حال براي همه ما خوشاينده و يه آرزو اين اتفاق...
عشقستان اسماعيل
حسشهست اين روز ها ... شايد چون سنش خيلي بالاست مدام به اين فكر ميكنه كه اون روز ها ممكنه نباشه
عشقستان اسماعيل
به هر حال شنيدن بدون استدلالش هم به قول خواهرم قند تو دل ادم اب ميكنه