پيام
+
شما هم وقتي فندق تون قصه ميخواد
از خودتون قصه مي سازين
و دفعه بعد که تکرارش رو مي خواد
مثل چي گير مي کنيد
يا فقط من اين طوريم:)
هما بانو
98/8/2
عشقستان اسماعيل
سر ظهري مامانش رفته شيفت اومده ميگه مي خوام بخوابم بيا مامانم بشو .... وسط قصه به زور چشمهاشو باز نگه داشته...گفتم بخواب وقتي بيدار شدي بقيه اش رو ميگم. ساعت 1 خوابيده هنوز بيدار نشده
انديشه نگار
:)
عشقستان اسماعيل
{a h=beshnoazdelman}تبريزي{/a} داروي ضد افسردگي خانواده است با آن زبان دراز و آخر خاله بلاش
عشقستان اسماعيل
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} @};-@دهکده موسيقي @};-
انديشه نگار
{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} @};-خدا نگهدارش باشه :)
*قاصدك*
هم درديم:D
عشقستان اسماعيل
{a h=ghasedak2007}قاصدك{/a} :)@};-