پيام
+
فندق بانو داشت براي خواهرم خاطره تعريف مي کرد
اون شب که خونه مون تولد بود همه اومده بودن خونه ما....
خواهرم پرسيد : تولد کي بود
فندق بانو: امام حسين
يعني طوري امام حسين رو تلفظ کرد که بند دلم پاره شد
من: خاله خيلي قشنگ گفتي دوباره بگو
فندق باو: چي رو
تولد کي :
اون : امام حسين
پ. ن: کاش اون داداش حسيني که قرار بود خدا بهش بده بعد اين همه سختي به سر مي رسيد
غزل صداقت
98/6/12
عشقستان اسماعيل
چند هفته مامانش نمي تونست بغلش کنه طفلک خيلي کلافه بود و خلقش پايين بود.
رايحه ي انتظار
:'( انشاالله خدا يه داداش حسين عزيز بهش بده :) @};-@};-
عشقستان اسماعيل
{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار{/a} ما تو کل فاميل واقواممون نام حسين نداريم. واقعا شرم اوره يکي رو هم مي خواستيم بزاريم اين طوري شد.
عشقستان اسماعيل
امام حسين گفتنش خيلي به دلم نشست...لحن غريبي داشت تا حالا اين طوري از زبان کسي اسم آقا رو کامل و دل نشين نشنيده بودم
رايحه ي انتظار
{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} :(
رايحه ي انتظار
{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} خدا نگهش داره براتون @};-@};-
عشقستان اسماعيل
{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار{/a} الهي آين خدا عزيزان شما رو هم سلامت بداره
رايحه ي انتظار
{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} ممنونم ازتون @};-@};-
هايدي
انشاءالله حسين هم به جمعتون اضافه ميشه!
هايدي
کاش اون داداش حسيني که قرار بود خدا بهش بده بعد اين همه سختي به سر مي رسيد (متوجه نشدم)! اتفاقي افتاده؟ خيره ان شاالله
عشقستان اسماعيل
{a h=banamak57}هايدي{/a} سلام دوست به قول فندقي قشننننگم. اره ديگه نيامده رفت
عشقستان اسماعيل
{a h=banamak57}هايدي{/a} الهيييييي آمين مرسي از دعاي خوبتون
هايدي
{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} سلام عزيزززم. جيگر فندقي رو گازگاز=)=) . آخي عزيزم چقدر دردناکه:( يه زجر روحي و جسمي:( انشاءالله خدا بزودي يه حسين سالم و صالح خدا ميزاره تو دامنشون@};- @};-
عشقستان اسماعيل
{a h=banamak57}هايدي{/a} انشالله له دعاي دوستان