پيام
+
فندق بانو: مامان من مي خوام علوس بسم(عروس بشم)
مامان : نمي شه اول بايد حديث عروس بشه بعد تو
فندق بانو دو ساعت بعد: مامان زنگ مي زني به عمه من باهاش حلف بزنم
مامان بعللللللللله
چند دقيقه پشت تلفن: عمه اجازه مي دي اول من علوس بسم بعد حديث علوس بسه
عمه : غش و قربون صدقه و..... خوب شد نزديک نبود وگرنه بچه را قورت داده بود:)
غزل صداقت
98/4/29
انديشه نگار
:D
عشقستان اسماعيل
{a h=goldenrose}دهکده موسيقي{/a} و البته سرتق اما به به سرتقي دختر خاله اش نخودچي بانو پريشب يکي از گلدانهامو بوس کرد بعدم به کل از ريشه در اورد
عشقستان اسماعيل
{a h=mobarez10}مبارز..{/a} هدي به فاطمه و زهرا ميگه شکا چه طوري تحمل مي کنيد بچه ها تونو نمي خوريد من اگه بچه داشته باشم خودم مي خورمش:) واي اگه چنين بچه اي overلامسه باشه( نبايد بوسشون کرد) ادم ديونه ميشه
هما بانو
:) :)
عشقستان اسماعيل
{a h=goldenrose}دهکده موسيقي{/a} امشب خونه مامان(مامانش شب کار بود) جيگرم درآمد تا ازش دل کندم اومدم خونه خودم...
عشقستان اسماعيل
{a h=mobarez10}مبارز..{/a} چند روزي مريض بود حيلي حالمون رگفته شد امروز خدا رو شکر خوب شده... سرما خوردگي و حساسيت و...
انديشه نگار
آخي ...بازم از فندق بانو بنويسيد :)
عشقستان اسماعيل
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a}چشممممممممم فعلا تا دو هفته مامانش استراحت و استعلاجي داره- جفتشون خونه مامان هستن... منم که ديگه وقتي اونا اونجا هستن خونه زندگي ندارم که:)....