پيام
+
فندق بانو از پنج شنبه پدرش رو نديده
پدرش مسئول پخش مستقيم برنامه سحر وتلاوت روزانه شبکه خراسان
بعد افطار ميره سرکار(حرم ) تا ساعت 9 فردا
شبهاي قدر هم کلا ديده نميشه
ديشب فندقي ميگه: مامان دلم بلاي بابا تنگ شده
مامانش ميگه: خب يک ساعت بابا خونه هست( مي خواي بريم خونه؟)
ميگه : نه فقط زنگ بزنيم:)
اوج دلتنگي دهه 90 ي ها :)
غزل صداقت
98/4/2
عشقستان اسماعيل
شب نوزدهم سرد بود باباش گفت بچه رو نياريد حرم چون سرما خورده هست بدتر ميشه رفتند مسجد.
.: ام فاطمه :.
:)
هما بانو
:) :) :)
انديشه نگار
اي جونم
عشقستان اسماعيل
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} {a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} @};-@};-