پيام
+
فندقي از يک هفته قبل
دست عروسکش رو مي گرفت بالا و مي گفت:
ملگ بل امليکا(مرگ بر امريکا)
ديروز راه افتادن برن راهپيمايي
مادر گفته: کالسکه اش رو ببريد شايد لازم شد
برگشته گفته: راهپماييه هااااااااااااا
بعد يک قدم توي راهپيمايي راه نرفته:)
از ديدن اون همه ادم يک جا تعجب کرده ....
غزل صداقت
98/1/7
رايحه ي انتظار
:D الهييي :)
هما بانو
عزيزم :)