پيام
+
يکي از مرغ ها مريض شده بود
خيلي حالش بدبود
اهل خانه موافق نبودند که مرغ ها از قفس بيرون بيايند.کثيف کاري مي شد
آقا هر روز مرغ مريض را يک ساعتي از قفس بيرون مي آورد
و خودش بالاي سرش مراقب بود
ميگفت حيوان بايد قدم بزند تاحال و هوايش عوض شود و"بهبود" پيدا کند
يک ماهي بود که حيوان کاملا حالش خوب شده بود...
فرداي عصري که ايت الله بهجت رحلت کرد ديده بودند که حيوان هم مرده
هما بانو
97/9/29
در انتظار آفتاب
آخي:(
انديشه نگار
حيووني :(
شميم دوست
:(
هما بانو
آخييييييييي:(