پيام

عشقستان اسماعيل
97/9/15

+ دکتر گفته ديگر کاري به کارش نداشته باشيم و اذيتش نکنيم غذا اگر نخورد سرم غذايي وضل مي کنيم دارو اگر نخورد..... دارو ها را نمي توانند ببلعد ديشب هر کاري کردم قرص از گلويش پايين نرفت ديگر حرف هم نمي زند ... وعده خوب شدن چه کار باطلي است ولي ما مجبوريم اين روزها تکرارش کنيم

عشقستان اسماعيل 97/9/22

سلام خدا به حق حضرت زهرا شفاي کامل عنايت کنه

:(.... ان شالله شفاي عاجل

از لطف شما ممنونم {a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} {a h=mobarez10}مبارز..{/a} {a h=3123321}2براي تو{/a} بغضي نشسته تو گلوم ... صبح ها وقتي ميرم سرکار دلم نميخواد برگردم خونه....

اي واااااااااي :( ان شا الله به حق صاحب الزمان خدا بهشون شفاي کامل عنايت کنه :(

ان شا الله هر چه زودتر خوب بشن:(

{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} {a h=freand}freand{/a} ممنون اگر کودکي در خانه داريد لطفا از او بخواهيد دعا کند.

:( :( چه روزهاي سختي هم براي شما هم براي پدرتون:( الهي امام رئوف نظري کند :(

خدا بهشون سلامتي بده

خدا شفاشون بده

{a h=banamak57}هايدي{/a} عصبي شدم چند روزه ....امروز اونقدر خوردن عصبي داشتم که دارم خفه مي شم.....

{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} دور از جون. کاش از دست کسي کاري برميومد...

{a h=banamak57}هايدي{/a} ديروز يک ذره روحيه اش بهتر شده بود خبر دادن شوهر خواهرم در تبريز فوت کرده... اوضاعي شد دوباره ... تا شب گريه مي کرد... با نوه ها که حرف مي زد زار مي زد.... اونا هم طفلکي ها از حال بابا خبر نداشتن مجبور شديم بهشون بگيم. چون بابا نمي تونه بره تبريز و ما هم گرفتارشيم... اوضاعي شده .....

{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} من همون شب خونه داييم بودم از بچه ها خواستم دعا کنن. :( ان شا الله هر چه زودتر سلامتي شون رو بدست بيارن.

{a h=freand}freand{/a} مممنون خيلي لطف کرديد. خدا رو شکر حافظه شان سر جاش... امروز يک کم قصه از بهلول تعريف کردن و خنديدن .....

{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} خدا رو شکر. ان شا الله بهتر هم ميشن.

سلام . متاسفم ... درکتون ميکنم و خودمم اين روزها رو براي عزيزي تجربه کردم ... انشاالله درد و بيماري همه بيماران شفا پيدا کنه ......

{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} ممنون ان شالله