پيام
+
فندقي اينا اسباب کشي کردن و رفتن خانه جديد
از سه روز پيش پدرش زحمت نگهداري اش را مي کشد
چون خانه جديد خانه سازماني و در محل کار پدرش است
حالا شما از خواندن شيرين کاري هايش
و ما از ديدار هر روزش محروم شديم.
سه روزه نديدمش
دلم اب شده
مي خواهم گريه کنم از دلتنگي.......
عشقستان اسماعيل
97/8/28
freand
درک ميکنم... :'(
عشقستان اسماعيل
{a h=freand}freand{/a} ممنون که درک مي کني.... ديروز بعد از 24 ساعت که بيمارستان بودم اومدم خونه.. خونه ما بود تا صداي زنگ را شنيده رفته قايم شده. منم ديدم نمي تونم حدس بزنم کجاست شيطنت کردم و گفتم اگع گفتي چي دارم تو کيفم؟ بعد خودم گفتم بيمو شيرين ... بدون مقاومت از مخفي گاهش اومد بيرون
freand
{a h=smaeil59}عشقستان اسماعيل{/a} هيع... باز خوبه شما ميتونيد هر چند وقت يکبار ببينيدش. من سه سال و چند ماه ميشه نديدمشون:'(
عشقستان اسماعيل
{a h=freand}freand{/a} هر دو تاشون اسباب کشي گردن و دور شدن ديگه هفته به هفته شده ديدار.... ولي سخته.... مي تونم تصور کنم شما چه حالي داريد......