شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ نو جوان که بودم دختري را مي شناختم خيلي شاد و اميدوار بود. يک دقيقه يک جا بند نميشد. از درخت بالا مي رفت. توي رود خانه به جاي ماهي نوزاد غورباقه صيد مي کرد. ازانعکاس فرياد خودش توي کوه خوشش مي آمد . دلم برايش تنگ شده. خيلي وقت است به آيينه که نگاه مي کنم او را نمي بينم....
.:آيينه:.
منم...:'(
هعيييييي
http://puke.parsiblog.com/Posts/66/
دست خودتونه دوباره شاد باشين:)
عشقستان اسماعيل
رتبه 78
17 برگزیده
203 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
عشقستان اسماعيل عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top