• وبلاگ : عشقستان اسماعيل ،درد دل با شهدا
  • يادداشت : باز هم بوي سيب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ... 


    در حسرت ديدار تو آواره ترينم

    دل را به تمنا زتو ديدار ودگر هيچ

    از خودشان بخواهيد

    ميدهند رخصت ديدار

    در نجواهاي عاشقانه تان ما را هم بدعاييد

    پاسخ

    چشم..........شما هم....التماس دعا
    + ... 


    سلام

    خيلي زيبا مينويسيد

    قلمتان را دوست دارم...

    بوي سيب ...

    جانم را ميگيرد

    بهشت زهرا بودم امروز..بوي سيب..بوي شهيد..بوي سيب

    بيشتر ازهر جايي با گمنام ."فرزندان زهرا.س."عشق ميکنم

    حال خوشي دست بداد امروز...

    پاسخ

    سلام.........وشما هم تا مي شد داغ دلم را تازه كرديد.....قبلا هر ماه به تهران مي آمدم به بهانه جلسات و سمينا و .....از ارديبهشت پارسال نيامدم...بي تاب قطعه شهداي گمنام
    هزار و چهارصد سال سال ميگذرد و هنوز هم غوغاي کماندارن فرو ننشته است و سر حسين همچنان بر بيرق ها ميدرخشد !
    پاسخ

    هنوز سر حسين (ع) در بازار ها..............روز نخستين كه حسين ابن عشق /داد سر زلف با تاراج ني/ديديكه عشاق زيادند وليك/ ديده فرو بست به....