وبلاگ :
عشقستان اسماعيل ،درد دل با شهدا
يادداشت :
آستين خالي
نظرات :
0
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سيد
از دياري غريب به سرزمين عشق تو روي آوردم ، سرزميني را كه خيال مي كردم پر از نور و اميد است حرارت خورشيد و بوي باران دارد عطر گل و بهار جاودان دارد . . اما افسوس كه مرغ بيشه هاي غريب نمي دانست كه اين سرزمين را اميدي نيست و روشنايي اش را ديري نمي پايد .