سفارش تبلیغ
صبا ویژن



خدا کارش درسته - عشقستان اسماعیل ،درد دل با شهدا






درباره نویسنده
خدا کارش درسته - عشقستان اسماعیل ،درد دل با شهدا
کربلایی ام البنین
مگو دگر بهانه برای گرفتن نیست/ دلت برای شهیدان مگر نمی گیرد.......همین
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
امام حسین و ائمه(ع)
کربلا نوشت
شهدای هویزه
مشاوره تحصیلی
یادگار شهدا
خاطرات شهدا
درددل باشهدا
دلنوشته
سایر شهداء
جهاد سایبری
انقلاب
آبان 89
دی 89
آذر 89
بهمن 89
تیر 90
اسفند 89
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
خرداد 91
آبان 91
دی 91
بهمن 92
اسفند 92
خرداد 93
اردیبهشت 93
شهریور 93
آذر 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
شهریور 94
بهمن 94
مهر 94
مرداد 95
آبان 95
شهریور 95
دی 95
شهریور 97
تیر 97


لینکهای روزانه
پدران آسمانی [22]
همشهریان شهید [43]
شهید رضایی نژاد [27]
یک آشنای قدیمی [47]
درددل بچه شهیدا [57]
شهیداصغری خواه [64]
شهیدرضوان خواه [72]
پرسه در خیال [43]
افق جان [718]
مشق عشق [44]
شهدای گردان لیله القدر [33]
شهید فخرالدین [291]
خواهرشهیدکاظم [137]
برای شهدا [107]
دختران بابا عطا [171]
[آرشیو(17)]


لینک دوستان
اندیشه نگار
اینجانب ، ابوحیدر
•°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
اشک شور
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
.: شهر عشق :.
دوستدار علمدار
❤ღمشکات نور الله ღ❤
روزهای جانبازی
همراز شقایق
خاطرات چادر مشکی
قطعه 26
خاطرات اسارت
گمنام مثل باباش
وما ادراک
مناجات با عشق
بسم رب الشهدا
مشاور
سایت 598خبری
فلسفهِ سیاست
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
خدا کارش درسته - عشقستان اسماعیل ،درد دل با شهدا

آمار بازدید
بازدید کل :235250
بازدید امروز : 21
 RSS 

   

خدا از اول کارش درست بود.از همان اول که انسان را خلق کرد.اگر چه ملائکه اعتراض کردند که" اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء"
اما خدا چون کارش درست بود، گفت:انی اعلم مالا تعلمون:من چیزی میدانم که شما نمی دانید
جنگ که شد ، خدا چون کارس درست بود، به ملائکه گفت: بیایید و ببینید این بنده ی من چه ها که نمی کند.
خدا از همان روز اول جنگ ، آمار همه چیز را داشت.
آما گلوله هایی که قرار بود شلیک شود. و آمار کسانی که قرار بود پر پرواز بگیرند و.....
تکلیف هر گلوله ای را هم خدا از همان اول معلوم کرد.

هر گلوله ای که اصابت میکرد و هر مردی که می افتاد .
خدا چون کارش درست بود خیال آن مرد را از جانب اهل و عیالش راحت میکرد.
آغوشش را باز میکرد و می گفت : بیااااااا و نگران نباش  خودم جایگزین تو در خانواده ات هستم
خدا چون کارش درست بود. کارش خودش را در زمین به دست بنده ای هایی که مانده بودند انجام می دانند.
این شد که بعضی ها شدند نماینده خدا برای خانواده ی شهید

یکی از این گلوله هایی که رویش نوشته بود :پر پرواز... خورد به بابا علیرضای سمیه ... سال 65...
اون روز سمیه یا هنوز به دنیا نیامده بود. یا خیلی کوچک بود. آخر سمیه متولد سال 65 است
خدا به خیلی ها نمایندگی داد که به جای خودش هوایی سمیه ی بابا علیرضا را داشته باشند. و بعد خودش تماشا کرد که کدام نماینده کارش را درست انجام میدهد و کدام یکی نه
بماند که بعضی ها نماینده خوبی برای خدا نبودند.

خدایا چون کارت درست است...حالا که این امانت در مسیر من قرار گرفته از خودت کمک می خواهم



نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 10:10 صبح روز چهارشنبه 91 مهر 19

l>