• وبلاگ : عشقستان اسماعيل ،درد دل با شهدا
  • يادداشت : داداشت اومده
  • نظرات : 1 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام ياد دوران حماسه و ايمان به خير ياد عطر کربلا به خير

    از لطف شما بسيار سپاسگذارم

    پاسخ

    سلام عليكم و رحمه الله.... التماس دعا
    + خواهر شهيد کاظم 
    سلام
    خدا نکنه شرمنده باشيد
    حال ما اينه ديگه...کاريش نميشه کرد :(
    يهو از تو بهار مي افتيم وسط پاييز و بالعکس
    نه چشمامون قرار داره نه اشکامون
    خلاصه اين دل خراب عاشق تعادل نداره و ....
    همش چشم انتظاره...........
    با يه مطلب واسه مامانم بروزم...تشريف بياوريد.
    پاسخ

    سلام. سر مي زنم مدام ولي چه كنم كامنت دوني تون منو دوست نداره خوب:(
    + م.طاهري 

    سلاااااااااااااااااااااام. آن هم از نوع مجددش

    خدا نكنه خانم معلم. يه دونه خانم معلم داريم، با هيچ چيز هم عوضش نمي كنيم.

    نيامديد براي نمايشگاه؟

    پاسخ

    عليك السلام و رحمه الله.... امشب بليط داريم . برنامه فردامون نمايشگاه هست ان شا ء الله
    + ... 

    سلام مجدد.

    ما ايشالا 4شنبه شب بليط داريم!

    يني جمعه يا شنبه ميشه ما تو حرم امام رضاااااا شما عزيز دل رو ببينيم؟؟

    پاسخ

    سلام. بچه ها 5 شنبه بر ميگردن. ولي بليط من براي يك شنبه است يعني من دو شنبه از تهران بر مي گردم ان شا ء الله... شما اون چند روز جاي ما رو خونه ي همسايه رئوف خالي نگه داريد لطفا...
    + ... 

    سلام.

    خدا اين جناب سرهنگ و امثالهم رو برا ملت نگه داره ايشالا

    هميشه نسبت به بچه هاي تخريب يه حس خاصي دارم..اونا قبل از هرچيزي،من درونشون رو تخريب كرده بودن....الان يهو دلم سفر جنوب خواست...امسال روزيمون نشد...

    الهي!قلبي محجوب و نفسي معيوب

    و عقلي مغلوب و هوائي غالب.....

    پاسخ

    سلام. ايشالااااااا. گاهي مياد انرژي مثبت ميده به ما با خاطراتش. نه كه همولايتي ما هم هست:) منم دلم اردوي جنوب ميخواد:( راستي ما فردا شب بليط داريم تا 5 شنبه تهرانيم :)
    + م.طاهري 

    سلام

    قربان صداقت و اخلاصشون. اكثر بچه هاي تخريب نوجوان بودند...

    پاسخ

    سلاااااااااااااااااااااااام. منم قربان تو برم الهي .......باشه؟؟؟؟؟؟؟:))))))))
    + خواهر شهيد کاظم 
    سلام
    وقتي عنوانشو خوندم يه هويي دلم ريخت.
    متوجه مي شيد ديگه دارم چي ميگم؟
    بعضي وقت ها که کوچکتر بودم همش دلم ميخواست از يه خواب سنگين بيدارم کنند و بگن: بلند شو بيا.... داداشت اومده :((

    پاسخ

    سلام.آخييييييييي الهي بميرم .شرمنده... اره مي فهمم . اون وقتها يهو تو كوچه باغاي شمال بازي ميكرديم صدامون مي زدن بدو داداشت اومده.. بدو بابات اومده... خيلي كيف داشت.... خيلي وقتها وقتي اين جناب سرهنگ سر بزنگا سر مي رسه و برام خاطره ميگه دوست دارم بزارم تو وبلاگ ، ولي نميشه.... اين بار ديگه دلو زدم به دريا....:)