• وبلاگ : عشقستان اسماعيل ،درد دل با شهدا
  • يادداشت : 9دي/شكست ديو
  • نظرات : 0 خصوصي ، 18 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + گروه مكتب المهدي (عج) گنبد 


    سلام :

    لطف کنيد نام فوق را در گوگل سرچ کرده و واردآن شويد مطمنم

    شمارا خيلي خوشحال ميکند

    لطفاً بعدش نظرتتان را در همان جا عنوان فرماييد .

    ومن ا... التوفيق

    سلام دوست عزيز
    با توجه به تاکيدات امام امت امام خامنه اي در زنده نگهداشتن ياد 9دي واينکه فرمودند بايد به عمق شعارهاي نه دي توجه شود مطلبي را نگارش کرده ام با عنوان 9دي،نابود کننده "دجال انقلاب"(منظور اکبر هاشمي رفسنجاني است)
    در صورت تمايل به وبلاگ بنده مراجعه کنيد ومطالعه فرماييد.
    والسلام
    + قرباني 
    سلام خسته نباشيد
    پاسخ

    سلام.ممنون. زنده و پايدار باشيد
    سلام
    ذكر منبع رو نوشتم آدرس اون بنده خدا رو هم نوشتم برين خودتون ببينين
    ياحق
    پاسخ

    سلام. مراجعه كردم ولي ذكر منبع رو نديدم
    با سلام.مطلب شما در سرويس جام بلاگ سايت جام نيوز منتشر گرديد.
    پاسخ

    سلام.ممنون
    کاربر گرامي
    در تاريخ جمعه 2 دي 90 نوشته (9دي/شكست ديو) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام.تشكر.موفق باشيد
    + اقاقيا 
    سلام...
    از اين ديوايي که گفتيد بدترش ديو نفسه..نفس...نفس
    پيش امام رئوف دعايمان کنيد..
    ياعلي
    پاسخ

    سلام.بله حتما. بچه گي هام اين سرود رو خيلي دوست داشتم. چشم. يا حسين


    سلام بر شما

    هر روزمان نه دي است هر روزمان عاشوراست

    پاسخ

    سلام و درود بر شما/لا يوم كيومك يا ابا عبدلله/كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا... زيارت شش گوشه نصيبتان ان شا ء الله
    + ... 
    سلام مجدد
    حالتون چطوره؟بهتر شدين انشاءالله؟؟
    ديشب تو خوابگاهمون يه مراسم کوچولوي شبي با شهدا که برا شهداي گمنام بود برگزار شد...نميدونم چي شد...مداح روضه ي حضرت رقيه رو خوند!!
    انگار شهدا هم دلشون با اين روضه بود...

    پاسخ

    سلام. ممنون بهترم الحمد لله....روضه سه ساله... اين روز ها كه در كلاس روش تدريس در مورد مفهوم مرگ و درك آن براي كودكان صحبت مي كنم و مصادف شده با اسيري سه ساله بي تاب مي شود دلم
    + فرص الخير 
    ما که کلاس ميريم
    نه اينکه ذاتا استعدادمندم:دي
    خئئئئئئئئئئئئئئئلي خوب پيش ميره
    ===
    بعد هم خود صاحبخانه ها ميدانند..کربلا رفتن بي اداي احترام به عمه جان زينب چيزي کم دارد
    خودشان ميدانند که يک جا ميخواهم اين زيارت را....
    پاسخ

    سلام. كربلا خواهي اگر از زينب كبراي بخواه/چون كليد كربلا در اختيار زينب است...خوبه خدا رو شكر...دعا كن لطفا
    + خواهر شهيد کاظم 
    تازه واردم
    سلام
    وبلاگ قشنگي داريد. کوتاه مي نويسيد و تأثير گذار.
    سر صبحي کلي چشمامون تر شد. نم اين اشمکها رو مديون شمام.
    بزرگواريد.
    پاسخ

    سلام. خيلي خيلي خوش آمديد. قدمتان بر سر چشم....چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند. خنده ي پنجره زيباست اگر بگذارند/ من از اظهار نظر هاي دلم مي فهمم/ عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند.
    + فرص الخير 
    خوب معلومه!! اسيري
    فقط سکوت و بغض
    ....
    دعام کنين
    راستي
    سلام
    پاسخ

    به به سلام. چه خبر از كلاس ملاس؟ چشم شما هم دعا كنيد. غمكده ي شام مرا ميكشد... محنت ايام مرا مي كشد....بس كه زدند سنگ جفا بر سرم... سنگ لب بام مرا مي كشد.. امان از شام... خوب شد سوريه نرفتم
    + م.طاهري 

    سلام

    بهتر شديد انشالله؟ رفع كسالات شد؟

    سرما بيجا مي كند طرف خانم معلم ما مي رود، اگر هنوز نرفته بگيد خودم بيام!

    پست قبلي خيلي عالي بود اما اين هم خيلي خوب بود. يه حس خوبي درش بود. دوستش داشتم

    پاسخ

    سلام جان دلم. خوبم الحمد لله. سرما خوردگي احتياج به استراحت داره كه .. اين روز ها آخر ترمه و استراحت هم :) ....پريروز يكي از دانشجو ها بعد كلاس با يه پلاستيك گنده امد طرفم و با كلي خجالت گفت : استاد مي دونم شما وقت نداريد و اينا..... خلاصه ... 4 كيلو شلغم :)))))))) البته با بيچارگي بردمش خونه.. كلي هم همه بهم خنديدن .. ولي خوب ديشب خوردنش كار ساز بود.. دستش درد نكنه..پست قبلي رو خيلي خيلي دو ست دارم....ديروز داشتم در باره درك مفهوم مرگ در كودكان درس مي گفتم.... دلم داشت مي تركيد تو كلاس
    + ... 

    خواستم بقيه اش رو هم بنويسم

    اما ديگه تاب نياوردم

    ببخشيد خيلي خيلي ببخشيد

    ..........

    پاسخ

    ان شا ء الله به زودي زيارتش نصيت بشه ان شا ء الله
    + ... 

    .........سر رو گذاشت رو دامنش ناز وغريبونه ميکرد

    بادستاش اون گيسوهاتو يکي يکي شونه ميکرد

    ميبوسيد و نازت ميکردبا دستاي ناز و لطيف

    قصه ي رنجشو ميگفت از اون جماعت کثيف:

    بابا همين که رفتي و اسب تو بي تو باز اومد

    يهو ديديم ز هر طرف يه عالمه سرباز اومد

    ......

    خيمه ها که آتيش گرفت تو داشتي ما رو ميديدي

    وقتي منو سيلي زدن تو هم صداشو شنيدي

    خيمه ها رو سوزوندن و هر کي يه جا فرار ميکرد

    طفلکي عممون بابا نميدوني چه کار ميکرد

    هر بچه اي به يک طرف از ترس دشمن ميدويد

    عمه به دنبال همه بيشتر پي من ميدويد.......................

    پاسخ

    سكوت وبغض
       1   2      >